یکی از مهمترین و چالش برانگیزترین مباحث کلامی مسئله امامت است. استفاده از روشی نوین جهت اثبات آن به عنوان گامی مهم در زمینه اعتقادات اسلامی به شمار میآید. شهید صدر در قالب مکتب ذاتی خود، روش استقراء و حساب احتمالات را برای اثبات مسائل کلامی به کار برده است. ایشان برای اثبات اصل امامت بر خلاف اغلب اندیشمندان به تحلیل دینی و نقلی اکتفا نکرده، پا را از روشهای متداول در اثبات مسائل کلامی فراتر نهاده است. ایشان در مباحث امامت بیشتر از زوایای غیرروایی به موضوع پرداخته و چنانکه خود در موارد متعددی یادآور شده، در پی تحلیل مسائل امامت بهگونهای عقلانی و قابل قبول برای کسانی است که نمیخواهند فقط از زاویه مباحث روایی به آن بنگرند؛ از اینرو مباحثی را مطرح کرده که دیگران یا بدان توجه نداشتهاند یا عده کمی به آن دقت کردهاند. شهید صدر، در رابطه با امامت خاصه و اثبات آن از روش احتمالات استفاده کرده است؛ به این ترتیب که با روش احتمالات به اثبات امامت امام علی(ع) و امامت حضرت مهدی(عج) و برخی از مسائل مربوط به آن پرداخته است. شهید صدر سه احتمال را برای بحث جانشینی بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله مطرح میکند؛ احتمال اول غفلت از بحث جانشینی، احتمال دوم واگذاری جانشینی به شورا و احتمال سوم آماده سازی شخصی برای رهبری. شهید صدر با بررسی تمامی احتمالات موجود برای جانشینی (بلاتکلیفی، اصل شورا و تعیین جانشین) این مطلب را اثبات میکند که تنها احتمال قابل قبول در بحث جانشینی احتمال سوم و تنها مصداق قابل قبول برای این امر شخص علی بن ابیطالب(ع) است. ایشان در بحث امامت حضرت مهدی (عج) نیز با بررسی امامت در سنین کودکی با آورن مصادیقی از امامت پیامبرصلی الله علیه و آله و امامان در سنین خردسالی و بیان شواهد تاریخی، پذیرش آن توسط مردم را به دلیل وجود تمام شروط امامت در آن مصادیق، میداند. دکتر شریعتی از جمله معدود پژوهشگرانی است که به بررسی آثار شهید صدر اهتمام ورزیده؛ اشکالاتی مطرح نموده است. این تحقیق در پی آن است که با تکیه بر تألیفات شهید صدر مسئله امامت را بررسی و به اشکالات دکتر شریعتی ـ که از سوی شهید صدر پاسخ داده شده ـ بپردازد. از این رو ابتدا به اثبات امامت از دیدگاه شهید صدر پرداخته و سپس اشکالات دکتر شریعتی و پاسخهای شهید صدر را بررسی مینمائیم.